و سرانجام برف بارید و امسال بیش از هر سال قدر برف را می دانیم و باید بدانیم. چرا که کابوس خشک سالی بیش از هر زمان دیگری سایه انداخته است. بیش از هر سال دیگر آلودگی هوا را احساس کردیم و همه به روشن ترین بیان گفتند تنها باد و باران می توانند نجات مان بدهند و حالا برف باریده است.
*************************
« تصویر فوق مربوط به بارش برف در زمستان سال 1395 در شهر بردسکن (خراسان رضوی) می باشد »
*************************
این که در شهری کوهپایهای و پر از خاطرات سفید برفی به خاطر بارش برف ذوق کنیم خود از این واقعیت حکایت میکند که مدت ها از این نعمت محروم شده بودیم.
پس ببار ای برف! شهر تشنه، شهر آلوده، شهر عبوس با مردمان خسته به تو نیاز دارند. ببار ای برف! شهر سیاه به تو نیاز دارد تا جامه سپید بپوشد.
ببار ای برف. تو دیگر واقعی هستی و مثل فضای مجازی بلای جان کسانی نخواهی شد. ببار ای برف. به خاطر تو مدرسه ها تعطیل شدند و این خوش ترین خبر است برای بچه هایی که مثل محکومان باید بهترین ساعات عمر خود را پای آموزه هایی تلف کنند که در دنیای امروز چندان به کار نمی آید.
ببار ای برف. تا کودکان ما از این خانه های کوچک بیرون بیایند. چرخی بخورند و رقصی کنند و گلوله های برفی را به سوی هم پرتاب کنند.
برف که می بارد یادمان می آید که زندگی زیباست .